ایلچی گری
نویسه گردانی:
ʼYLCY GRY
ایلچی گری . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل و کارایلچی . سفارت . پیغام رسانی . (فرهنگ فارسی معین ) : یرلیغ و کوتلها بربسته بر سر راهها بدزدی می رفتند و بحیلت و مکر ببهانه ٔ ایلچی گری کاروانیان و ایلچیان را می زدند. (تاریخ غازان چ کارل یان ص 272).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.