این
نویسه گردانی:
ʼYN
این . [ اَ ن َ ] (ع ق ، اِ) کجا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). یقال این زید؛ یعنی کجاست زید. و الی این ؛ یعنی بکجا. و من این ؛ یعنی از کجا. (ناظم الاطباء). بمعنی کجا و آن سؤال باشد از جا و مکان چنانکه : این مقرک ؛ کجاست مسکن شما. و الی این ؛ بکجا و بکدامی . و من این ؛ از کجا. (آنندراج ). ظرف است و مبنی برفتح و برای سؤال از مکان وقوع شی ٔ آید. مانند: این یوسف . و چون حرف من در اول آن درآید برای سؤال از مکان بروز شی ٔ است مانند: من این قدمت . و گاه معنی شرطی افاده کند و دو فعل را مجزوم سازد که گاه به صورت مجرد وگاه بکلمه ٔ «ما» ملحق شود به ترتیب مانند:این تقف اقف و اینما تنم انم . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
ابن عین زربی . [ اِ ن ُ ع َ ن ِ زَ ] (اِخ ) موفق الدین ابونصر عدنان بن نصر، از مردم عین زربی در نواحی شام . پس از فراگرفتن علم طب و فلسفه ...
صاحب عین دبران . [ ح ِ ب ِ ع َ ن ِ دَ ب َ ] (اِخ ) کنایه از برج ثور است که برج دوم باشد از جمله ٔ دوازده برج فلک . (برهان ).
عین القضات همدانی با نام کامل ابوالمعالی این ابی بکر عبدالله بن محمد بن علی بن علی المیانجی (متولد سال ۴۷۶ هجری خورشیدی – متوفی به سال ۵۰۹ هجری خورشید...
شادبهر و عین الحیوة. [ ب َ وَ ع َ نُل ْ ح َ یا ] (اِخ ) نام یکی از مثنویهای عنصری و یکی از قصص باستانی است . (لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 269...
حسین آباد عین الدوله . [ ح ُ س ِ دِ ع َ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان غار، بخش ری شهرستان تهران . واقع در هشت هزارگزی جنوب باختر شهر...
حا میم عین سین قاف . [ ع َ ] (اِخ ) ح . م . ع . س . ق . نام سوره ٔ 42 قرآن مجید است . سورةالشوری . رجوع به حمعسق شود.
نامههاى عین القضات همدانى، اثر عین القضات همدانى، در حقیقت از گنجینههاى ادب و عرفان فارسى است. عین القضات، داراى نامههاى فارسى بسیار بوده که اغلب آ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.