اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باء

نویسه گردانی: BAʼ
باء. (ع مص ) نکاح . (قطر المحیط). جماع . (منتهی الارب ). مباءة. بائة. نکاح کردن . وطی بسیار. مجامعت . مباشرت . آرامش با. || (ص ) مرد بسیارجماع . (مهذب الاسماء). باشهوت . مرد کثیرالجماع . (آنندراج ) (غیاث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
مستکفی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبداﷲبن علی المکتفی بن المعتضد مکنی به ابوالقاسم ، بیست و دومین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به عب...
مستکفی با. [ م ُ ت َ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن عبدالرحمن بن عبیداﷲبن ناصر اموی ، مکنی به ابوعبدالرحمان ، صاحب قرطبه و نوزدهمین خلیف...
مستمسک با. [ م ُ ت َ س ِ ک ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن احمدبن ابی علی عباسی ، از امیران و خلیفه زادگان خاندان عباسی مصر. وی که ف...
مستمسک با. [ م ُ ت َ س ِ ک ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) یعقوب بن عبدالعزیزبن یعقوب بن محمد عباسی ، مکنی به ابوالصبر، پانزدهمین از خلفای عبا...
مستعین با.[ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن محمدبن معتصم بن هارون الرشید، مکنی به ابوالعباس ، دوازدهمین تن از خلفای عبا...
مستعصم با. [ م ُ ت َ ص ِ م ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) عبداﷲبن منصوربن محمدبن احمد، مکنی به ابواحمد، سی و هفتمین و آخرین خلیفه ٔ عباسی . ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
المستنجد با. [ اَ م ُت َ ج ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) یوسف بن المتوکل علی اﷲ مکنی به ابوالمحاسن از خلفاء عباسی مصر بود و884 هَ . ق . درگذشت . رجوع...
المستنجد با. [ اَ م ُ ت َ ج ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) یوسف بن محمد المقتفی لامراﷲ مکنی به ابوالمظفر، (510 - 566 هَ . ق .) ۞ سی ودومین خلیفه ٔ عب...
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۷ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.