اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باب

نویسه گردانی: BAB
باب . (معرب ، اِ) معرب پاپ . (دزی ج 1 ص 47).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه
باب گهر. [ گ ُ هََ ] (اِخ ) دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان در 28هزارگزی شمال خاوری زرند و 12هزارگزی خاور راه مالرو زرند - راور. ...
باب دشت . [ دَ ] (اِخ ) محله ای به اصفهان و آنرا دیردشت نیز گویند. (از تاج العروس ).
باب لت . [ ب ُ ل ُ ] (اِخ ) قریه ایست در جزیره بین حران و رقه . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ).
باب نم . [ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازبخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت در 8هزارگزی جنوب ساردوئیه و 3هزارگزی جنوب راه مالرو جیرفت به ساردوئ...
باب نو. [ ب ِ ن َ ] (اِخ ) یکی از نه دروازه ٔ شهر شیراز: ... شهر شیراز هفده محله است و نه دروازه دارد، اصطخر و دراک ۞ موسی و بیضا و کازرون...
باب ولی . [ب ِ وَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت در 38هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 12هزارگزی شمال ...
بابِ روز. مطابق سلیقهٌ روز مردم. مورد پسند عموم در زمان حال. امروزی و عامّه پسند.
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: دلخواه (دری) روزدیس ruzdis (مانوی: ruzdist)***فانکو آدینات 09163657861
رابرت دیلَن[۲] (انگلیسی: Robert Dylan؛ زادهٔ ۲۴ مهٔ ۱۹۴۱ با نام رابرت آلن زیمرمن انگلیسی: Robert Allen Zimmerman) خواننده-ترانه‌سرا، نویسنده و هنرمند ...
فتح باب . [ ف َ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از باز کردن در و گشاد کارها باشد. (برهان ) : گفته ناگفته کند از فتح باب تا از آن نی سیخ ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.