باباقوری
نویسه گردانی:
BABAQWRY
باباقوری . (ص مرکب ) رجوع به باباقری و باباغری و باباغوری شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حجر باباقوری .[ ح َ ج َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنگ سلیمانی .
باباغوری . (ص مرکب ) رجوع به باباغری و باباقری و باباقوری شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.