اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بابلی خوردن

نویسه گردانی: BABLY ḴWRDN
بابلی خوردن . [ ب ِ خوَرْ / خُرْدَ ] (مص مرکب ) بسحر بابلی فریفته شدن :
خلق از آن سحر بابلی کردن
دل نهاده ببابلی خوردن .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.