گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بات نویسه گردانی: BAT بات . (اِخ ) نام شهر و بندری در ممالک متحده ٔ آمریکای شمالی است در جمهوری مِین ۞ ، بر نهر کنبک ۞ ، دارای 14700 تن نفوس و مرکز ساختن کشتی های جنگی است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه واژه معنی بات بات . [ بات ت ] (ع ص ) لاغر. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه بر نتواند خاست از نزاری . || منقطع، و منه طلاق بات و بیع بات . (آنندراج ) (ناظم... بات بات . (ع اِ) کاروانسرا. مهمانخانه . (ناظم الاطباء). بات بات . (اِخ ) ۞ بَث . باث . نام شهریست در انگلستان که در ناحیه ٔ سمرست ۞ بر نهر آون ۞ در 17هزارگزی مشرق بریستول و در 160هزارگزی جنوب غ... بات سازی ربات سازی رباتهای سایبری ویکیپدیا، ابزارها و فرایندهایی هستند که برای برقرار کردن ارتباط بهصورت اتوماتیک با ویکیپدیا به عنوان ویرایشگرانی که بشر آنها را هدا... بات یا روبات اینترنتی بات های اینترنتی که وب روبوت، دبلیو دبلیو دبلیو روبوت یا صرفا روبوت نامیده می شوند برنامه های نرم افزاری اند که در پهنه شبکه جهانی رایانه ای فعالیت ها... بات یا روبات اینترنتی بات های اینترنتی که وب روبوت، دبلیو دبلیو دبلیو روبوت یا صرفا روبوت نامیده می شوند برنامه های نرم افزاری اند که در پهنه شبکه جهانی رایانه ای فعالیت ها... بات تا بات تا. [ ] (اِخ ) نام پدر فری تیما مادر آرک زیلاس ، پادشاه سیرن که مردم وی را بواسطه ٔ سخت گیریها بیرون کردند و او به برقه رفته در آنجا کش... ارته بات ارته بات . [ اَ ت َ ] (اِخ ) ۞ نام پدر فَرنازاتر رئیس هندوان در جنگ خشیارشا با یونانیان . (ایران باستان ص 733). بات کیلکای بات کیلکای . (اِخ ) نام یکی از اجداد مادری قتلق . صاحب حبیب السیر آرد: ... پدر قتلق سلطان بیگم امیرزاده علی بن امیرزاده اسکندر بود از قوم ا... باط باط.(اِ) شادمانی باشد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 228). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود