گفتگو درباره واژه گزارش تخلف باد بهاری نویسه گردانی: BAD BHARY باد بهاری . [ دِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بادی که بموسم بهار وزد : باد بهاری بآبگیر برآمدچون رخ من گشت آبگیر پر از چین . عماره ٔ مروزی .گرمای حزیران را، مر سردی دی رامر باد بهاری را، مر باد خزان را.ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود