اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باد در دماغ نشستن

نویسه گردانی: BAD DR DMAḠ NŠSTN
باد در دماغ نشستن . [ دَرْ دِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) رجوع به باد در مغز نشستن شود :
منت ایزد را که شه بر تخت سلطانی نشست
در دماغ مملکت باد سلیمانی نشست .

امیرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.