بادغیس . (اِخ ) بادغیش . بادقیس . ناحیه ای است مشتمل بر قرای بسیار از اعمال هرات و اصل آن بادخیز بوده است که محل هبوب ریاح باشد. (برهان ). تبدیل بادخیز است که ناحیه ای است در خراسان مشتمل بر قرای بسیار از اعمال هرات . (آنندراج ) (انجمن آرا). نام بلوکی است از ولایت هرات خراسان که اکنون در حکومت افغانستان شامل است . (فرهنگ نظام ). ولایتی است از هرات . و گویند اصلش بپارسی بادخیز و معنی آن قیام ریح یا هبوب ریح است بجهت کثرت بادهای آن
۞ . (از معجم البلدان ). شهرکها و قراء زیادیست در نواحی هرات گویند، دارالملک هیاطله بوده و بفارسی بادخیزش گویند برای کثرت بادها. (سمعانی : بادغیسی ). و باذغیس (معرب بادخیز) نام ناحیه ای از هرات . (قاموس ). ابراهیم پورداود در یشتها ج
2ص
325 و
326 آورده اند: وائیتی گس نام دوازدهمین کوهیست که از زمین برخاسته ، این نام در بندهش فصل
12 فقره ٔ
2 واتگیس نامیده شده و در فقره ٔ
19 آن چنین شرح داده : «واتگیس کوهی است در سرحد واتگیسان . جائی است پر از دار و پر از درخت ». این محل همانست که بعدها بادغیس نامیده شد. کوهی است در طرف شمال هرات . (یشتها ج
2 صص
325 -
326). حنظله ٔ بادغیسی که بقول مؤلف لباب الالباب نخستین کس است که بزمان آل طاهر شعر فارسی سروده است ازین سرزمین است . رجوع به لباب الالباب چ لیدن ج
2 ص
2 شود. ناحیه ای است مشتمل بر قرای بسیار از اعمال هرات و مروالرود، دو قصبه ٔ او، بون و باسین باشدکه دو بلده اند قریب به یکدیگر و گفته اند اصل او در فارسی بادخیز بوده یعنی محل هبوب ریاح . (سروری ). بادغیس بنا بنقل تاریخ سیستان بروزگار عبداﷲبن طاهر از کوره های خراسان بوده است . (تاریخ سیستان ص
26): و پس از آنکه این نامه گسیل کرده آمد امیر [ امیر مسعود ]حرکت کرد از هرات روز دوشنبه ٔ ذی القعده ٔ این سال برجانب بلخ بر راه بادغیس و گنج روستا با جمله ٔ لشکرها و حشمتی سخت تمام . (تاریخ بیهقی چ فیاض ص
84). و ازهرات روز یکشنبه ٔ ششم ذی الحجه بر راه بون و بغ و بادغیس برفت [ امیرمسعود ] . (ایضاً ص
494). چنانک شابه آنگاه خبر یافت کی بهرام ببادغیس رسیده بود. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص
98). بفصل بهار ببادغیس بود. [ نصربن احمد ] که بادغیس خرم ترین چراخوارهای خراسان و عراق است قریب هزار ناو هست پر آب و علف که هر یکی لشکری را تمام باشد. (چهارمقاله چ معین چ
3 ص
49). حمداﷲ مستوفی آرد: بادغیس از اقلیم چهارم طولش از جزایر خالدات صه ل و عرض از خط استوا، له ک ، قصبات کوه نقره و کوه غناباد و بزرگترین و بست و لب و حاد و از کایرون و کالون و دهستان از توابع آن است . حاکم نشین کوه غناباد و بزرگترین و دهستان و کاریز که مقام حکیم برقعی که سازنده ٔ ماه نخشب است هم از توابع آنجاست و در آن ولایت بیشه ای است پنج فرسنگ در پنج فرسنگ تخمیناً که مجموع درخت فستق است و از هرات و دیگر ولایات بموسم محصول فستق در آنجا روند و هر کس ازبرای خود حاصل کند و بولایت برند و بفروشند و بعضی مردم باشند که معاش ایشان ازین حاصل شود و از عجایب حالات آنکه اگر کسی قصد کند و از فستق کس دیگری که حاصل کرده باشد بردارد خر او را همان شب گرگ خورد و اگر خیانت نکند سالم بماند.
۞ (نزهة القلوب چ
1331 هَ . ش . لیدن ص
153). و رجوع به ص
179 و
216 شود. مؤلف مرآت البلدان آرد: ناحیه ای است از اعمال هرات و مرودالرود، چندین قریه دارد حاکم نشین آن دو شهرنزدیک هم است یکی موسوم به بون و یکی معروف به بامئین . مکرر این دو شهر را دیده ام . خیرات این دو شهر بسیار و نعمت بیشمار، درخت پسته ٔ زیادی در اینجا هست . گویند بادغیس وقتی دارالملک هیاطله بود (هیطل ماورأالنهر و پادشاهان آنجا را هیاطله نامند)
۞ . بعضی گفته اند اصل بادغیس بادخیز بوده زیرا که در بادغیس باد زیاد می آید. مؤلف گوید: بادغیس از شهرهای خراسان و تقریباً تا هرات دوازده فرسخ مسافت دارد. بعضی بر این اند که بادغیس را قدما بی تاک می نامیده اند هنگامی که غلبه ٔ اسکندر بر ایران و تسلط یونانیان درین مملکت از چیزهائی که بطور هدیه از ایران به یونان میبرده اند پسته ٔ بادغیس بوده . حمداﷲ مستوفی گوید: جنگل پسته در بادغیس پنج فرسخ در پنج فرسخ است . حکیم برقعی که ماه نخشب ساخت در بادغیس بوده . (مرآت البلدان ج
1 ص
150): بنفس نفیس [ سلطان سعید ] روی به ییلاق بادغیس نهاد... (حبیب السیر چ خیام ج
4 ص
77). در شهور سنه ٔ
868 (هَ . ق .) که میرزا سلطان ابوسعید از بلاد ترکستان و ماوراءالنهر با سپاهی پر خشم و قهر مراجعت کرد، ییلاق بادغیس را مضرب سرادقات و عزت و حشمت گردانیده بود... (ایضاً ج
4 ص
129). رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی چ
1334 هَ . ق . لیدن ج
2 ص
54 ،
221 ،
249 و تذکرة الملوک چ
2 صص
79 -
82 و تاریخ گزیده چ عکسی
1328 هَ . ق . لندن ص
298 و مجالس النفائس چ
1 ص کب و ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ
1 طهران صص
35 -
55 و ابن اثیر ج
4 صص
240 -
243 و ذیل جامع التواریخ رشیدی و اخبار الدولة السلجوقیه و فارس نامه ٔ ابن البلخی ، و تاریخ مبارک غازانی چ
1358 هَ . ق . انگلستان و قاموس الاعلام ترکی ج
2 و تعلیقات تاریخ بیهقی چ نفیسی ج
3 ص
1025 و بادخیز و بادغیس و بادغیش شود.