گفتگو درباره واژه گزارش تخلف باده گیر نویسه گردانی: BADH GYR باده گیر. [ دَ / دِ ] (نف مرکب ) شراب خوار. می خوار. میگسار.شرابخواره . باده نوش . باده خوار. باده کش : نیک عیبی دارم و آنست عیبم کز خردنیستم لت خوارگیر و قمْرباز و باده گیر.سنایی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود