اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بادیه پیمای

نویسه گردانی: BADYH PYMAY
بادیه پیمای . [ ی َ / ی ِ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) آنکه بادیه پیماید. رونده ٔ در بادیه . صاحب آنندراج آرد: از عالم دوزخ آشام است . نورالدین ظهوری گوید :
جرس محمل مقصود چنین نغمه سرا
به ثنای قدم بادیه پیمای من است .

(از آنندراج ).


صیدگری بود عجب تیزبین
بادیه پیمای و مراحل گزین .

نظامی .


|| اسب تندرو. (ناظم الاطباء). اسب تیزرفتار. || مسافر. (ناظم الاطباء). مردم سیاح و بیابانگرد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.