گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بار نویسه گردانی: BAR بار. (اِخ ) نام دهی است از ولایت طوس . (برهان ). ۞ نام شهری در نزدیکی طوس . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه واژه معنی دیگ بر بار کردن دیگ بر بارکردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دیگ بر بار داشتن . دیگ بر دیگدان نهادن جهت طبخ طعام . (آنندراج ). خرابی بار آوردن خرابی بار آوردن . [ خ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) بی آبرویی بار آوردن . کاری کردن که نتیجه بد بدهد. کاری را ببدی بردن . || پلیدی کردن . (یادداشت ... دیگ بر بار داشتن دیگ بر بار داشتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) دیگ بر بار کردن . دیگ بر دیگدان نهادن جهت طبخ طعام . (آنندراج ). ولین بار از کون دادن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خر بیار باقالی بار کن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. بار کج به منزل نمی رسه این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خانه بر خروس بار بودن خانه بر خروس بار بودن . [ ن َ / ن ِ ب َ خ ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از خانه خراب بودن . || ویران بودن : ز خط سرای دنیا مطلب متاع راحت که هم... خانه بر خروس بار کردن خانه بر خروس بار کردن . [ ن َ / ن ِ ب َ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از خراب کردن خانه است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || ویران کردن : د... بعر بعر. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) پشکل افکندن . (منتهی الارب ). پشکل انداختن شتر و گوسفند، و کذلک بعر الارنب . (ناظم الاطباء). پشکل افکندن . (آنندراج ).... بعر بعر. [ ب َ / ب َ ع َ ] (ع اِ) پشکل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سرگین شتر و گوسفند و آهو و موش بفارسی پشک گویند. (غیاث ). سرگین حیوانات است ک... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۵ ۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود