بار
نویسه گردانی:
BAR
بار. (اِخ ) شهری است مقدم بر توراب و در جانب شرقی شامی است و بنی رازح از خولان قضاعه در آن ساکنند... (از معجم البلدان ). || دریاچه ٔ زره بار (در دوهزارگزی مغرب قلعه ٔ مریوان ) بمساحت تقریبی 24 کیلومتر مربع(شش هزار گز در چهارهزار گز). رجوع به زره بار شود.
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بعر. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) بعیر گشتن شتر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بعیر شدن جمل . (ناظم الاطباء).
بعر. [ ب َ ع َ ] (ع اِ) رجوع به بَعر شود.