بار
نویسه گردانی:
BAR
بار. (اِخ ) (سوق البار) شهریست به یمن بین صعده و عثر و آن بین خصوف و مینا است .(از معجم البلدان : بار). و رجوع به سوق البار شود.
واژه های همانند
۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
بعر. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) بعیر گشتن شتر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بعیر شدن جمل . (ناظم الاطباء).
بعر. [ ب َ ع َ ] (ع اِ) رجوع به بَعر شود.