گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بار نویسه گردانی: BAR بار. [ بارر ] (اِخ ) ۞ نام قصبه ٔ تجارتگاهی است در آلزاس لورن که در 14هزارگزی شمال شلستاد واقع است و در جوار آب معدنی گرم و جنگل بزرگی قرار دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۰ ثانیه واژه معنی بار بار. (اِ) ۞ پشته ٔ قماش و خروار و آنچه بر پشت توان برداشت . (برهان ). پشتواره است و آن پشته ها باشد کوچک از هیزم و علف و غیره که بر پشت ... بار بار. [ بارر ] (ع ص ) مهربان و بسیارخیر. (منتهی الارب ). ج ، بَرَره . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ۞ نیکوکار. (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غیاث... بار بار. [ بارر ] (اِخ ) ابراهیم بن فضل . راوی دروغگویی بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بار بار. (اِخ ) نام دهی است از ولایت طوس . (برهان ). ۞ نام شهری در نزدیکی طوس . (ناظم الاطباء). بار بار. (اِخ ) از دهات نیشابور است . (مرآت البلدان ج 1 ص 155). از قرای نیشابور است . (معجم البلدان ) (سمعانی ). قریه ای است از مضافات نیشابور. ... بار بار. (اِخ ) شهری است مقدم بر توراب و در جانب شرقی شامی است و بنی رازح از خولان قضاعه در آن ساکنند... (از معجم البلدان ). || دریاچه ٔ زره... بار بار. (اِخ ) (سوق البار) شهریست به یمن بین صعده و عثر و آن بین خصوف و مینا است .(از معجم البلدان : بار). و رجوع به سوق البار شود. بار بار. (اِخ ) (جزیره ٔ...) جزیره ای بحدود ولایت فارس و سند: ازو [ از جزیره ٔ ارموس ] تا جزیره ٔ بار که حدود ولایت فارس و سند است هفتاد فرسنگ . (... بار بار. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش بستک شهرستان لار که در 36هزارگزی جنوب خاور بستک کنار شوسه ٔ بستک به لنگه واقع است . دارای ... بار بار. (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور که در 30هزارگزی جنوب چکنه بالا واقع است . منطقه ای است کوهستانی معتدل ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۱۵ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود