اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باران رسیده

نویسه گردانی: BARʼN RSYDH
باران رسیده . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) باران دیده . آنچه باران آنرا تر کرده باشد. متمطِّر. (منتهی الارب ). باران زده . (دِمزن ) :
شه چو باران رسیده ریحانی
کرد بر تشنگان گل افشانی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.