بارانی
نویسه گردانی:
BARʼNY
بارانی . (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم . صاحب دیوان الادب اللغویان . دائی ابونصر اسماعیل بن حماد الجوهری ، منسوب به باران قصبه ای نزدیک مرو. (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
برق بارانی . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین . سکنه ٔ آن 150 تن . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5).
چتر بارانی . [ چ َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ چتر مخصوص محافظت از باران . چتری که برای محافظت از ریزش باران بکار برند، و بیشتر به رنگ ...
علی بارانی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش گوران ، شهرستان شاه آباد ۞ واقع در 24 هزارگزی شمال باختری گهواره و یک هزار و پانصدگزی با نهر. ن...
مرغ بارانی . [ م ُ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ پرنده ای است از راسته ٔ پابلندان ۞ دارای جثه ای متوسط و گردن و منقاری کوتاه و سری قو...
خشن بارانی . [ خ َ ش َ ] (اِ مرکب ) جبه ای که درباران می پوشند. (ناظم الاطباء). || کلاهی که از گلیم و گیاه و نمد و جز آن که در هنگام بار...
چشمه بارانی . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد که در 13 هزارگزی جنوب کوهدشت و 13 هزارگزی جنوب راه ...