اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بار برتافتن

نویسه گردانی: BAR BRTAFTN
بار برتافتن . [ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) بمعنی خود، طالب آملی گوید :
از آن مقفا سر کردم این غزل طالب
که دوش قافیه ام برنتافت بار ردیف .

(از آنندراج ).


و آن بمعنی تحمل کردن بار و طاقت باربرداری است . رجوع به برتافتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.