گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بارگاه آراستن نویسه گردانی: BARGAH ʼARʼSTN بارگاه آراستن . [ ت َ ] (مص مرکب ) برپا کردن خیمه ٔ شاهان . بارگاه افراشتن : خدیو جم آیین داراپناه برآراست در اصفهان بارگاه . قاسم گنابادی (از ارمغان آصفی ).رجوع به بارگاه افراشتن و بارگاه زدن وبارگاه کشیدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود