باریاب گشتن
نویسه گردانی:
BARYAB GŠTN
باریاب گشتن . [ رْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بحضور امیر یا پادشاهی رسیدن : فتحعلیخان خودهم وارد و باریاب حضور گردید. (مجمل التواریخ گلستانه ). رجوع به باریابی . باریاب شدن . بار یافتن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.