اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باریاب گشتن

نویسه گردانی: BARYAB GŠTN
باریاب گشتن . [ رْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بحضور امیر یا پادشاهی رسیدن : فتحعلیخان خودهم وارد و باریاب حضور گردید. (مجمل التواریخ گلستانه ). رجوع به باریابی . باریاب شدن . بار یافتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.