باری تعالی
نویسه گردانی:
BARY TʽALY
باری تعالی . [ ت َ لا ] (اِ مرکب ) خدای عز و جل . خداوندمتعال . خدا. جبار. (منتهی الارب ) : لطف باری تعالی دررسید و آن محنت از گردن من بگردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). باری تعالی باران رحمت فروفرستاد. (ایضاً ص 331). متسلسل بسببی که مسبب الاسباب و واجب الوجود خوانند و آن باری تعالی است . (سندبادنامه ص 378).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.