اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باریک ریس

نویسه گردانی: BARYK RYS
باریک ریس . (نف مرکب ) آنکه خیال بیهوده کند و بدان روز بروز نزارتر و لاغرتر شود :
زین حروفت شد خرد باریک ریس
نسخ میکن ای ادیب خوشنویس .

مولوی .


دفع او را دلبرا بر من نویس
هل که صحت یابد این باریک ریس .

مولوی .


|| اندیشه ناک . || دارای حسرت . || دقیق و زیرک . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.