باریک کردن
نویسه گردانی:
BARYK KRDN
باریک کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نرم کوفتن . نرم ساییدن : ادقاق ؛ باریک کردن آرد. دقیق کردن آرد باریک کردن آرد. (منتهی الارب ). نرم کردن . تدقیق . (دهار).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
باریک میان کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب م ) بیماری یا عارضه ٔ دیگری کسی را کمرباریک و لاغر کردن .