اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باز

نویسه گردانی: BAZ
باز. (اِخ ) باژ. معرب آن فاز است . قریه ای است بین طوس و نیشابور که گروهی از نام آوران از آن برخاستند. (از تاج العروس ). قریه ای است میان طوس و نیشابور. (مرآت البلدان ج 1 ص 160). این قریه مهد شاعر بنام ایران فردوسی میباشد : استاد ابوالقاسم فردوسی از دهاقین طوس بود از دیهی که آن دیه را باز ۞ خوانند. (چهارمقاله ). و رجوع به فاز و باژ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۰ ثانیه
ارته باذ. [ اَ ت َ ] (اِخ ) آراداوازت . از ولاة ارمنستان . موسی خورِنی گوید (بند 78): چون اردشیر خبر یافت که یکی ازولاة ارمنی فرار کرده و پسر ...
ارته باذ. [اَ ت َ ] (اِخ ) رجوع به ارتاواسد و ارتاواسدس شود.
این واژه ها تازى (اربى) هستند و برابر پارسى آنها اینهاست: برخ barx (پارسى درى: بعض ، پاره ، لَخت) برخى Barxi (پارسى درى: بعضى ، چندى ، پاره اى ، لَختى...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.