گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بازپس دیدن نویسه گردانی: BAZPS DYDN بازپس دیدن . [ پ َ دی دَ ] (مص مرکب ) عقب نگریستن . بدنبال نگریستن . به پشت سر نگریستن : پس از یک لحظه خسرو بازپس دیدبجز خود ناکسم گر هیچکس دید.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود