گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بازپس راندن نویسه گردانی: BAZPS RʼNDN بازپس راندن . [ پ َ دَ ] (مص مرکب ) بعقب راندن : ز اشرار مشتی بازپس ، رانده بکین او نفس پیکانْش چون پر مگس ، در چشم اشرار آمده .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود