گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بازپس گرفتن نویسه گردانی: BAZPS GRFTN بازپس گرفتن . [ پ َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) عقب نشینی کردن . برگشتن . بعقب نهادن : گرفتم قدم لاجرم بازپس که پاکیزه به مسجد از خار و خس .سعدی (بوستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی قدم بازپس گرفتن قدم بازپس گرفتن . [ ق َ دَ پ َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) عقب نشینی کردن . عقب رفتن . بازپس رفتن : گرفتم قدم لاجرم باز پس که پاکیزه بِه ْ مسجد... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود