اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازپس ماندن

نویسه گردانی: BAZPS MANDN
بازپس ماندن . [ پ َ دَ ] (مص مرکب ) عقب ماندن . دنبال ماندن . تأخر :
که چون شیرین ز خسرو بازپس ماند
دلش در بند و جانش در هوس ماند.

نظامی .


شتابنده تر و هم علوی خرام
ازو بازپس مانده هفتاد گام .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.