اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازپس نهادن

نویسه گردانی: BAZPS NHADN
بازپس نهادن . [ پ َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) ذخیره کردن . پس انداز کردن . اندوختن :
بخور هرچه داری منه بازپس
تو رنجی چرا بازماند ۞ بکس ؟

فردوسی .


چرا امروز چیزی بازپس ننهی
چرا نندیشی از بیم تهیدستی .

ناصرخسرو.


و رجوع به بازپس هشتن و بازپس نهادن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پای بازپس نهادن . [ پ َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) عقب ماندن . کم آمدن : اگر از بحتری شاعر وزیر قصیده ای بدین روی و وزن و قافیه خواهد هم ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.