اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازداشت

نویسه گردانی: BAZDʼŠT
بازداشت . (مص مرکب مرخم ، اِ مص مرکب ) منع. ممانعت تعرض . (ناظم الاطباء). مَنع. حَدَد. سَدّ. رُطام . حُجران . مَنعی . خَبل . (منتهی الارب ). وَزع . کَف ّ.ممانعت . رَدَع . نهی . || حمایت . نگه داشتن . (شعوری ج 1 ص 152). || (اِ مرکب ) درمیان و فاصله . (ناظم الاطباء). برزخ . فاصله . حائل و بازداشت میان دو چیز. (منتهی الارب ). مِصر. بازداشت میان دو چیز. (دستورالاخوان ). المصر؛ بازداشت میان دو چیز وحد چیزی . (مجمل اللغه ). || قسمت . || مدت . || حبس و گرفتاری . (ناظم الاطباء). توقیف . (واژه های فرهنگستان ایران ). ایباق . سِجن . (منتهی الارب ). || محبس . زندان . (ناظم الاطباء). || محبوس . زندانی . بندی :
چندگه بازداشت بودم من
در یکی خانه عاجز و مضطر.

مسعود سعد.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بازداشت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ممانعت کردن . (ناظم الاطباء). توقیف کردن . حبس کردن . اِجداع . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.