باز دیدار آمدن
نویسه گردانی:
BAZ DYDʼR ʼAMDN
باز دیدار آمدن . [ زِ م َ دَ ] (مص مرکب ) پدید آمدن . بادید آمدن . ظاهر شدن . پیدا شدن . دوباره بچشم خوردن : ابواب عدلی که مسدود بود منفتح شد و اسباب رفاهیتی که منصرم بود، باز دیدار آمد. (المضاف الی بدایع الازمان فی وقایع کرمان ص 29، 30).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.