اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازی

نویسه گردانی: BAZY
بازی . [ ی ی ] (اِخ ) ۞ ناحیه ای از آردن ۞ در 4 کیلومتری سدان ۞ که دارای 1413 تن جمعیت است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
باذی . (ص نسبی ) منسوب به باذ. رجوع به باذ شود.
باذی . (اِخ ) حسن بن ابی سعدبن حسن ، فقیه که پس از سال 330 هَ . ق . درگذشته است .
بعضی . [ ب َ ] (ضمیر مبهم ) چند و چندی . قدری و چندان . (ناظم الاطباء). در لفظ بعضی یای تحتانی برای وحدت است و اگر وحدت منظور نباشد آوردن یاء ...
این واژه ها تازى (اربى) هستند و برابر پارسى آنها اینهاست: برخ barx (پارسى درى: بعض ، پاره ، لَخت) برخى Barxi (پارسى درى: بعضى ، چندى ، پاره اى ، لَختى...
بازى که درقدیم معمول بوده که بازىبولینـﮓ امروزى شاید از تیله بازى اقتباس شده است . دائرة المعارف نو
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.