اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازی آموز

نویسه گردانی: BAZY ʼAMWZ
بازی آموز. (نف مرکب ) آموزنده ٔ بازی . تعلیم دهنده ٔ بازی . رقص آموز :
بازی آموز لعبتان طراز
از پس پرده گشت لعبت باز.

نظامی (هفت پیکر ص 280).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.