اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازی رفتن

نویسه گردانی: BAZY RFTN
بازی رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) یا بازی شدن . با کسی رفتاری کردن . معامله پیش آوردن . بنحوی خاص معامله کردن :
کجا آن عدل و آن انصاف سازی
که با فرزند از اینسان رفت بازی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.