اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بازی لوس

نویسه گردانی: BAZY LWS
بازی لوس . [ ل ُ ] (اِ) ۞ مشتق از کلمه ٔ بازی لی کوس ۞ یونانی بمعنای شاه و ملک . در آسیای صغیر و ممالک غربی ایران حتی اِدِس نیز حکمرانان را بازی لوس یعنی پادشاه می خواندند و پادشاهان این ناحیه بر سکه هایشان به یونانی عنوان بازی لوس (پادشاه ) و مگاس بازی لوس ۞ یعنی پادشاه بزرگ نقر میکردند. (ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2628).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
لوس بازی . (حامص مرکب ) عمل مردم لوس . نُنُری .
بازیلوس بازیلئون . [ ل ِ ءُ ] ۞ (اِ) لفظ یونانی در برابر شاهنشاه که در زمان اشکانیان بکار میرفته است . عنوان پادشاه اشکانی که در ابتدا شاه...
لوس بازی درآوردن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) ننر شدن . نُنُری کردن . کار لوسان کردن . لوس شدن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.