اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باژگاه

نویسه گردانی: BAŽGAH
باژگاه . (اِخ ) شهرکی است [ به اران ] بر لب رود ارس نهاده و از وی ماهی خیزد. (حدود العالم ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
باژگاه . (اِ مرکب ) باژخانه . گمرک . (یادداشت مؤلف ). || آنجایی که باج میستانند. (ناظم الاطباء). باژستان : به آب اندر افکند خسرو سپاه چو کشت...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.