گفتگو درباره واژه گزارش تخلف باس نویسه گردانی: BAS باس . (اِخ ) ۞ ژرژ. نام دریانورد انگلیسی که بوغاز معروف به «باس » را در تاسمانی بسال 1798 م . کشف کرد و این تنگه بنام او باقی ماند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی باس باس . (اِ) قدیم در مقابل حادث . (برهان ) (هفت قلزم ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). قدیم که باش نیز گویند. (ناظم الاطباء) (فرهنگ دساتیر 234... باس باس . (فرانسوی ، اِ) ۞ قسمتی از یک قطعه ٔ موسیقی که آهنگ آن در منتهای پستی و کوتاهی نواخته شود. || نام دیگری که سابقاً به ویلن سل ... باس باس . ۞ (اِخ ) نام تنگه ای است در حدود تاسمانی (استرالیا)، که بوسیله ٔ ژرژباس در 1798 م . کشف شده وبهمین مناسبت بدین نام شهرت یافته ا... باس باس . (اِخ ) در شمال خاوری منوجان [ جیرفت ] در راه ریگان که در سه منزلی بندر هرموز است دو شهر باس و جکین در همسایگی یکدیگر واقع بود و هر ... بأس بأس . [ ب َءْس ْ ] (ع اِ) بؤس . شدت . دلاوری در جنگ . (اقرب الموارد). بأساء قوت در حرب و دلیری . (منتهی الارب ). || عذاب . سختی . (از اقرب ... باس تر باس تر. [ت ِ ] ۞ (اِخ ) نام شهر و بندری مهم از آنتیل فرانسه و حاکم نشین ناحیه ٔ گودلوپ ۞ و در حدود ده هزار و پانصد تن جمعیت دارد. || ... باس کدو باس کدو. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد که در 2500گزی شمال سردشت و در پانصدگزی شمال راه ارابه رو بیور... باس کله باس کله . [ ک ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گواور بخش گیلان غرب شهرستان شاه آباد که در 75 هزارگزی خاور گیلان و 18هزارگزی خاور گواور واق... باس پوانت باس پوانت . (اِخ ) ۞ حاکم نشین آنتیل و بندری در ساحل اقیانوس اطلس و دارای 6120 تن جمعیت است . باس فره کانس باس فره کانس . [ ف ِ رِ ] (فرانسوی ، ص مرکب ) ۞ کم بسامد. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ). اصطلاح علمی در الکتریسیته . موجهائیکه بس آمد آنها از 100... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود