اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باغ

نویسه گردانی: BAḠ
باغ . (ترکی ، اِ) بند که از آن چیزی را بندند. (غیاث اللغات ). در ترکی بمعنی بند که از آن چیزی را بندند. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
باغ انار. [ اَ ] (اِخ ) از قراء کوارفارس و در نیم فرسخی مغربی کوار است . (از فارسنامه ٔناصری ص 262). دهی است از دهستان کواربخش سروستان شهر...
باغ انار. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 36 هزارگزی خاور فهلیان و حاشیه ٔ جنوبی رودخانه ٔ ...
باغ آسیا. [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش جویمند شهرستان گناباد که در 40 هزارگزی شمال جویمند بر سر راه شوسه ٔ عمومی بجستان در ...
باغ ابهل . [ ] (اِخ ) نام محلی از رستاق قاسان . رجوع به تاریخ قم ص 118 شود.
باغ احمد. [ غ ِ اَ م َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 53 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 5 هزارگز...
باغ بلبل . [ غ ِ ب ُ ب ُ ] (اِخ ) باغی است در صفاهان . (آنندراج ). باغی بمساحت هشتاد و پنجهزار گز مربع که در مشرق چهارباغ قدیم اصفهان بوده ...
باغ بمید. [ ب َ ] (اِخ ) نام آبادیی نزدیک سیرجان قدیم . سیرجان قدیم در محل قلعه سنگ بود و بفرمان ایدکو آن شهر خراب و مردمش به باغ بمید ...
باغ بزرگ . [ غ ِ ب ُ زُ ] (اِخ ) باغی بوده است به بلخ بعهد غزنویان [ : مسعود ] به کوشک در عبدالاعلی مقام کرد یکهفته و پس به باغ بزرگ ...
باغ بدره . [ ] (اِخ ) نام آبادی بین تخت جمشید و سیوند که آتشکده ای در آنجا برجای مانده است . (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 96).
باغ بالا. [ غ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاگریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 15 هزارگزی جنوب ملاوی و 6 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.