باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد که در 3 هزارگزی خاور سردشت و یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ سردشت به مهابادواقع است . ناحیه ای است کوهستانی و جنگلی و سردسیر با 98 تن سکنه و آب آن از رودخانه ٔ سردشت تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و توتون و کتیرا و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
باغ بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان گوربخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 8 هزارگزی جنوب راه مالرو ساردو...
باغ بالا. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان که در 85 هزارگزی شمال کرمان بر سر راه مالرو شهداد به راور واقع است و1...
باغ بیشه . [ ] (اِخ ) ده فرسخ میانه ٔ شمال و مغرب خنج [ لار ] است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
باغ پشمی . [ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 78 هزارگزی شمال خاوری بندرعباس بر سر راه مالرو میناب ...
باغ بهشت . [ غ ِ ب ِ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بهشت . روضه ٔ رضوان : در زمینی درخت باید کشت کآورد میوه ای چو باغ بهشت . نظامی .|| مجازاً،...
باغ بهشت . [ غ ِ ب ِ هَِ ] (اِخ ) باغی بوده است به سمرقند که توسطامیر تیمور آبادان شد. خواندمیر گوید : هم در این سال [ 778 هَ . ق . ] صاحبق...
باغ چنار. [ چ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در 145 هزارگزی خاور حاجی آباد و 5 هزارگزی جنوب راه مال...
باغ چنار. [ غ ِ چ ِ ] (اِخ ) نام باغی در حوالی سمرقند که بعهد امیرتیمور و فرزندان وی آبادان بوده است : در شب جمعه 26 ربیعالاول سنه ٔ ارب...
باغ جعفر. [ غ ِ ج َ ف َ ] (اِخ ) نام محلی از طسوج لنجرود. [ قم ] (تاریخ قم ص 113).
باغ جمال . [ ج َ ] (اِخ ) دهی در دو فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب میناب است . (فارسنامه ٔ ناصری ).