باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهیندژ شهرستان مراغه که در 26 هزارگزی جنوب خاوری شاهیندژ و 11 هزارگزی جنوب باختری راه ارابه رو شاهین دژ به تکاب واقع است . ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 309 تن سکنه و آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن : غلات ، کرچک و حبوبات و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راهش مالرو است . در این محل دو قریه بفاصله ٔ 2 هزارگز بنام باغ بالا و باغ پائین مشهور است و سکنه ٔ باغ پایین 186 نفر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
باغ انگوری . [ غ ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تاکستان . موستان . رزستان .
باغ انگوری . [ اَ ] (اِخ ) نام تاکستانی میان کرج و قزوین بر کنار شوسه ٔ قزوین به تهران .
باغ بندادی . (اِخ )نام دهی از دیه های طبرش (تفرش ). (تاریخ قم ص 139).
باغ ارسلان . [ غ ِ اَ س َ ] (اِخ ) نام دیهی به بخارا. صاحب انیس الطالبین آرد : خواجه ٔ ۞ ما قدس اﷲ روحه به دیه باغ ارسلان میرفتند. (انیس...
باغ ابریشم . [ غ ِ اَ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اشترجان بخش فلاورجان شهرستان اصفهان که در 6 هزارگزی خاورفلاورجان متصل به شوسه ٔ مبا...
باغ شهریار. [ غ ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستانی از موسیقی ایرانی . (یادداشت مؤلف ). از دستانهائی که باربد در وصف قدرت و ثروت خسرو پ...
باغ عادلیه . [ غ ِ دِ لی ی َ ] (اِخ ) باغی بوده است به تبریز بعهد سلاطین مغول : پادشاه اسلام غره ٔ ذی الحجه در تبریز آمد... و روز شنبه شا...
باغ صوفیان . [ غ ِ ] (اِخ ) (کوچه ...) نام محلتی در خارج یزد. (از تاریخ جعفری یزد ص 68).
باغ صدهزار. [ غ ِ ص َ هَِ ] (اِخ ) باغ صدهزاره . باغی بوده است نزدیک غزنین : امیر [ مسعود ] از شکار تره به باغ صد هزار باز آمد، روز شنبه ش...
باغ شادیاخ . [ غ ِ ] (اِخ ) نام باغی در نیشابور که محلتی از آن شهر نیز بدین نام خوانده میشده است : امیر به نشابور رسید و بیست و هفتم ما...