باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان قوشخانه بخش باجگیران شهرستان قوچان که در 70 هزارگزی شمال باختر باجگیران واقعاست . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 238 سکنه و آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و میوه و شغل مردمش زراعت و قالیچه و گلیم بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
باغ نسیم . [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) باغی است در کشمیر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : هر که گردید رفیقم بره باغ نسیم کرد سررشته مرا همچو صبا در کشمیر.م...
باغ نشاط. [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) باغی به کرمان که در زمان قاجاریه مرکز حکام بوده است .رجوع به حواشی تاریخ کرمان وزیری ص 447 و 449 شود.
باغ وزیر. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز که در 7 هزارگزی باختر شبستر و 4 هزارگزی شوسه و راه آهن مرند به تبر...
باغ وزیر. [ غ ِ وَ ] (اِخ ) باغی بوده است در اول حدغور از جانب هرات : منزل نخستین باشان بود و دیگر خیسار ودیگر بریان ۞ و آنجا دو روز ببود...
باغ وسیع. [ غ ِ وَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جنةالمأوی است . (از برهان قاطع). بهشت برین را گویند. (هفت قلزم ).
باغ نصیر. [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) نام باغی است در تفت . (آنندراج ). و رجوع به باغ عبدالباقی شود.
باغ هوتک . (اِخ ) دهی است از دهستان چهار فرسخ بخش شهداد شهرستان کرمان که در15 هزارگزی شمال باختری شهداد بر سر راه مالرو شهداد به راور در ...
باغ یعلی . [ ] (اِخ ) نام دهی است از طسوج جبل [ قم ] . (تاریخ قم ص 118 و 136).
چاله باغ . [ ل َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان ساوه که دارای 10 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
چشمه باغ .[ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع طبیعی مسنا و قدیم النسق است . آبش از قنات و سکنه ٔآن سه خانوار است ». (از ...