باغ
نویسه گردانی:
BAḠ
باغ . (اِخ ) دهی است از دهستان قوشخانه بخش باجگیران شهرستان قوچان که در 70 هزارگزی شمال باختر باجگیران واقعاست . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر با 238 سکنه و آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و میوه و شغل مردمش زراعت و قالیچه و گلیم بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
باغ نباتات . [ غ ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باغ نمونه که در آن انواع نباتات و رستنی ها برای مطالعات علمی و کشاورزی کاشته شود.
باغ نارنجی . [ رِ ] (اِخ ) دهی در دو فرسخ و نیم شمالی فهلیان [ ممسنی ] است . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
باغ نارنجی . [ رِ ](اِخ ) دهی در نیم فرسخی میانه ٔ جنوب و مشرق ده پاگاه [ فامور فارس ] است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 228).
باغ میربیک . [ غ ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد که در 24 هزارگزی شمال خاوری نورآباد و 6 هزارگزی شمال...
باغ مؤیدی . [ غ ِ م ُ ءَی ْ ی ِ ] (اِخ ) نام آبادی بوده است در نزدیک شهر کرمان که اکنون یکی ازمحلات شهر محسوب میشود و احتمالا منسوب به ا...
باغ موریان . (اِخ ) دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 40 هزارگزی شمال باختری بندر عباس و 10 هزارگزی شمال راه ف...
باغ محمودی . [ غ ِ م َ] (اِخ ) نام باغی به غزنین که در زمان سلاطین غزنوی محل نشاط و شراب آنان بوده است : امیر... بکوشک سپید رفت و آنج...
باغ مرزبان . [ غ ِ م َ ] (اِخ ) نام آبادیی از وضیعه و طسق دوم رود ابان . (تاریخ قم ص 115).
باغ مرغزار. [ غ ِ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 45 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 5 هزارگزی خاور ...
ز باغ توام . [ زِ غ ِ ت ُ اَ ] (جمله ) از کنایات است . یعنی آفریده ٔ توام . (شرفنامه ٔ منیری ).