اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باق

نویسه گردانی: BAQ
باق . [ قِن ] (ع ص ) برابر فانی . باقی . (تاج العروس ). و رجوع به بقا و باقی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
باغ تاج . [ غ ِ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی مشرق برازجان . (از فارس نامه ٔ ناصری ). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهی است جزء دهستان گی...
باغ تخت . [ غ ِ ت َ ] (اِخ ) یکی از باغهای مشهور اصفهان درعصر صفوی که چهل هزار گز مربع وسعت داشته است . (از گزارشهای باستانشناسی ج 3 ص 205)...
باغ تره . [ ت َرْ رَ ] (اِ مرکب ) باغ یا قطعه زمین محصوری که در آن سبزی کارند. (لغت محلی گناباد، خراسان ).
باغ تیر. (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز که در 74هزارگزی خاور زرقان و یک هزارگزی راه فرعی ارسنجان به ک...
باغ جانی . (اِخ ) نام محلی از رستاق طبرش (تفرش ) [ قم ] . (تاریخ قم ص 119).
باغ جنت . [ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) نام محلتی در جنوب تهران نزدیک باغ فردوس .
باغ جنت . [ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) باغی بوده است به قزوین که آنرا باغ سعادت آباد نیز خوانده اند : سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانی در سال 1...
باغ جنت .[ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) باغی است به شیراز از بناهای حاج میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک و آنرا حدود سال 1260 هَ . ق . ساخته است . (ا...
باغ چله . [ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قراتوره بخش دیواندره شهرستان سنندج که در 106 هزارگزی خاور دیواندره کنار رودخانه ٔ قزل...
باغ چله . [ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو شهرستان سقز که در 11 هزارگزی جنوب خاور سقز و 5 هزارگزی شوسه ٔ سقز به سنندج واقعاس...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۴۹ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.