اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باق

نویسه گردانی: BAQ
باق . [ قِن ] (ع ص ) برابر فانی . باقی . (تاج العروس ). و رجوع به بقا و باقی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
باغ خوبانه . [ ن َ ] (اِخ ) باغی در هشت فرسخی تبریز که به نجمیه نیز اشتهار یافته است . رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 500 و رجوع به ب...
باغ جلودار. [ غ ِ ج ُ ] (اِخ ) از آثار دوره ٔ صفوی در شهر اصفهان است .
باغ پیروزی .[ غ ِ ] (اِخ ) باغی به غزنین که محل نشاط و شراب و هم چنین انجام تشریفات رسمی زمان غزنویان ، خصوصاً سلطان مسعود غزنوی بوده ...
باغ بهلگرد. [ ب ِ هَِ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که 24 هزارگزی جنوب خاور بیرجند واقع است . ناحی...
باغ بیابان . (اِخ ) ده کوچکی است از دهن اسفندقه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 107 هزارگزی جنوب ساردوئیه و 9 هزارگزی جنوب راه فرعی ...
باغ پاسلاد. (اِخ ) دهی است در فارس که چهار فرسخ میانه ٔ شمال و مغرب قیر است . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
باغ بیدادی . (اِخ )نام محلی از رستاق طبرش (تفرش ). (تاریخ قم ص 120).
باغ انگوری . [ غ ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تاکستان . موستان . رزستان .
باغ انگوری . [ اَ ] (اِخ ) نام تاکستانی میان کرج و قزوین بر کنار شوسه ٔ قزوین به تهران .
باغ بندادی . (اِخ )نام دهی از دیه های طبرش (تفرش ). (تاریخ قم ص 139).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.