اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بال

نویسه گردانی: BAL
بال . (اِخ ) ۞ نام شهری در نواحی شمالی سویس که در برابر آلزاس فرانسه و ناحیه ٔ «باد» آلمان واقع و مرکز ناحیه ٔ بال است . این شهر قریب 135000 تن جمعیت دارد و «بالوا» خوانده میشوند که قریب سه ربع آن پروتستان و بقیه کاتولیک اند. چندین رشته راه آهن مهم به آن شهر منتهی میشود. کارخانه های ابریشم بافی و داروئی و شیمیائی و چاپ آن معروف است . دانشگاه معروف آن توسط پاپ پی دوم ۞ در سال 1460 م . پی افکنده شده است . این دانشگاه با داشتن استادان معروفی چون «اراسم » شهرت یافته است و کتابخانه ای عظیم دارد. شهر بال بوسیله ٔ رودخانه ٔ رن ۞ بدو قسمت تقسیم میشود: بال کوچک که شهری صنعتی است و بال بزرگ (طرف چپ ) که شهر قدیم و اصیل بال است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بعل . [ ب َ ع َ ] (ع مص ) متحیر و ترسان و ستوه گشتن از چاره ٔ کار. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). سرگشته شدن . (تاج المصاد...
بعل . [ ب َ ] (اِخ ) نام بت قوم یونس علیه السلام . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث ). || نام بتی در شام که قوم الیاس ...
بعل . [ ب َ ] (ع اِ) خدا. در آشوری ، بابلی «بَلو» عبری «بَعَل »، آرامی «بَعلا»، در لغات جنوب الجزیره و حبشه «بَعل ». (از تاریخ اللغات السامیه...
بعل . [ ب َ ] (ع اِ) زمین بلند که بر آن دو سال یک بار باران بارد. (منتهی الارب ). ج ، بِعال و بُعول وبُعولَة (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آنچه...
بَعل‌الذُباب (به عبری: בַּעַל זְבוּב, Baʿal Zəvûv) یک عنوان معاصر خطاب به ابلیس، و بر اساس شیطان‌شناسی آیین مسیحیت یکی از شاهزادگان جهنم و فرمانده شیا...
بعل الذبوب، بعل الذباب، بعل الذبول. خداوندگار مگسها. ملک الشیاطین. از خدایان سامی است که در اکرون از شهرهای پنجگانه ( غزه، اشکلون، اشداد، اکرون و ج...
قریه ٔ بعل . [ ق َرْ ی َ / ی ِ ی ِ ؟ ] (اِخ ) (شهر...) (صحیفه ٔ یوشع 15:6 و 18:14). همان قریه ٔ یعاریم است . (قاموس کتب مقدس ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.