گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بالا نویسه گردانی: BALA بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) : هر گل بالا که دهد بوستان بیشتری هست به هندوستان . امیرخسرو (از رشیدی ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۵ ثانیه واژه معنی شاهین بالا شاهین بالا. (اِخ ) دهی از دهستان زاوه بخش تربت حیدریه . دارای 351 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیایی... شنقی بالا شنقی بالا. [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوشخانه ٔ بخش باجگیران شهرستان قوچان . سکنه ٔ آن 133 تن . آب از چشمه . محصول آن غلات . (از فرهن... بالا گذاری بالا گذاری. (رایانه) رجوع شود به بار گذاری. بالا کشیدن اختلاس آمیخته واژه ی «بالا کشیدن» همراه با افزوده ای در پی آن (بالا کشیدن چیزی) از آرش های دیگری نیز برخوردار است؛ ولی آن را بگونه ای باریک می توان... مهرک بالا مهرک بالا. [ م ِ رَ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زهان بخش قاین شهرستان بیرجند. آب آن از قنات و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائ... مزداب بالا مزداب بالا. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش مرکزی شهرستان بیرجنددر 74هزارگزی شمال بیرجند، و در دامنه واقع و دارای 740 تن سکنه است ... لیشتر بالا لیشتر بالا. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد گرمسیری بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، کنار شوسه ٔ گچساران به بهبهان . جلگه ، گرمسیر و مالاری... مامک بالا مامک بالا. [ م َ ک ِ ] (اِخ ) یکی از آبادیهای بخش سقز که پیشتر آن را مامق علیا می گفتند. (فرهنگستان ). گیوک بالا گیوک بالا. [ گی وَ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 18هزارگزی جنوب باختری بیرجند. محلی کوهستانی و ... نوده بالا نوده بالا. [ ن َ دِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد، در 13 هزارگزی مغرب مشهد و 2هزارگزی شمال کشف ر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ صفحه ۱۷ از ۴۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود