اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا

نویسه گردانی: BALA
بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) :
هر گل بالا که دهد بوستان
بیشتری هست به هندوستان .

امیرخسرو (از رشیدی ).


۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۰ ثانیه
سراب میرکه بالا. [ س َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آبسرده ٔ بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 20 هزارگزی شمال باختری چقلوندی و 21 هزا...
خرابی بالا آوردن . [ خ َ وَ دَ] (مص مرکب ) کثافت کاری کردن . || آلودن بستر یا زیر جامه . (یادداشت بخط مؤلف ). || زیستن در جایی که خلاف ا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سراب میربیگ بالا. [ س َ می ب ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان آب سرده ٔ بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری چقلوندی و 3 ...
شانه بالا انداختن . [ ن َ / ن ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تمرد کردن و یا آنکه با بی اعتنایی از مطلبی تعبیر نمودن : سوسن شانه هایش را بال...
کولج بالا و پایین . [ ] (اِخ ) دهی ازدهستان وسط طالقان که در شهرستان تهران واقع است و 620 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
خان آباد معزی بالا. [ م ُ ع ِزْ زی ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بنوارناظر بخش شوش شهرستان دزفول . واقع در 19 هزارگزی شمال باختری شوش و 3 هز...
شادیشه بالا و پایین . [ ش ِ وَ ] (اِخ ) دیهی از دهستان پایین ولایت ؛ بخش فریمان ، شهرستان مشهد واقع در 20هزارگزی شمال خاوری فریمان و 12هزارگ...
بازه شاه سرخیل بالا. [ زَ س َ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سنگان بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه که در 45 هزارگزی شمال باختری رشخوار و...
طایکی خاتون ترمه بالا. [ ] (اِخ ) از درباریان تیمورقاآن بوده است . رشیدالدین فضل اﷲ بدینسان از وی نام میبرد: چون به بندگی قاآن رسید (او...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.