اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا

نویسه گردانی: BALA
بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) :
هر گل بالا که دهد بوستان
بیشتری هست به هندوستان .

امیرخسرو (از رشیدی ).


۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
ده بالا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نمداد بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 100هزارگزی شمال خاوری کهنوج . سکنه ٔ آن 100 تن می باشد...
سهی بالا. [ س َ ] (ص مرکب ) بلندقامت : شاخکی تازه برآورد صبا بر لب جوی چشم بر هم بزدی سروسهی بالا شد. سعدی .میشگفتم ز طرب زآنکه چو گل بر ...
شاه بالا. (اِ مرکب ) مأخوذ از شاه بمعنی داماد و بالا بمعنی همدوش . (از فرهنگ نظام ). بمعنی همدوش است و به ترکی ساقدوش خوانند و آن شخصی باش...
قد و بالا.[ ق َ دُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) قامت : ترا به سروین بالا قیاس نتوان کردکه سرو را قد و بالا بذان تو ماند. دقیقی .شیوه و ناز تو شی...
قلعه بالا. [ ق َ ع َ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در 12 هزارگزی جنوب بستان آباد و 8 هزارگزی شوسه ٔ میانه به ...
قلعه بالا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش کوهپایه شهرستان اصفهان ، واقع در 10هزارگزی خاورکوهپایه و 5هزارگزی جنوب شوسه...
قلعه بالا. [ ق َع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش بیارجمند، شهرستان شاهرود، واقع در 2000گزی خاور بیار. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و ه...
غنج بالا. [ غ ُ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارسک بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس که در 30هزارگزی جنوب بشرویه و 4هزارگزی خاور شوسه ٔ عمومی بشروی...
قهج بالا. [ ق ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، سکنه ٔ آن 650 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، بنش...
کشار بالا. [ ک ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع در 70هزارگزی شمال باختری بندرعباس سر راه فرعی خمیر به ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۴۷ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.