بالا آوردن
نویسه گردانی:
BALA ʼAWRDN
بالا آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) صعود دادن . از پائین ببالا بردن . برآوردن .
- بالا آوردن ساختمان ؛ ساختمانی را بمرحله ٔ پوشش درآوردن .
- بالا آوردن غذا ؛ بمجاز استفراغ کردن .قی کردن . هراش کردن . برگرداندن . اشکوفه فتادن کسی را.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
خون بالا آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) خون قی کردن . استفراغ خون کردن .
خرابی بالا آوردن . [ خ َ وَ دَ] (مص مرکب ) کثافت کاری کردن . || آلودن بستر یا زیر جامه . (یادداشت بخط مؤلف ). || زیستن در جایی که خلاف ا...